کد مطلب:27722
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
درباره جنگهاي صليبي توضيح دهيد.
در كتاب تمدّن اسلام و عرب، حدود 27 صفحه درباره جنگهاي صليبي نگاشته شده است و خلاصه آن چنين است كه پس از آن كه بيت المقدس در زمان عمر به دست مسلمانان فتح شد و از دست مسيحيان بيرون آمد، مسيحيان گاه و بيگاه به زيارت بيت المقدّس مي آمدند تا زمان هارون الرشيد كه كاروانهايي بزرگ از مسيحيان آزادانه بدان جا سفر مي كردند. علّت آن بود كه ميان هارون الرشيد كه و شارلمان، روابط حسنه برقرار شده بود. سپس، اندك اندك شام به تصرف تركمانان در آمد و مسلمانان از دست آنان در آزار افتادند. مسيحيان به حساب گذشته، آزادانه مي خواستندبه بيت المقدس در آيند، ولي تركمانان مانع مي شدند و مي گفتند بايد اجازه بگيريد و با خواري و زبوني زيارت كنيد و به وطن خود باز گرديد. مسيحيان از اين كار ناراحت بودند. در اين ميان شخصي به نام «پير»، كه بسيار پست بود برخي او را ديوانه مي دانند، تصميم گرفت با مسلمانان بجنگد. اين ماجرا در حدود قرن يازدهم ميلادي روي داد. جمعيتي بسيار در حدود يك ميليون و سيصد هزار نفر برا جنگ با مسلمانان هم سوگند شدند و مانند سيل
ـ1414ـ
به سوي شرق سرازير گشتند. اين نخستين جنگ بود و پس از آن هفت بار ديگر جنگ در گرفت كه آنها را جنگهاي صليبي مي نامند و در حدود دويست سال طول كشيد و سرانجام مسيحيان با يك ميليون تلفات بيت المقدس را گشودند پس از چند سال، مسلمانان بيت المقدّس را از مسيحيان باز گرفتند و ديگر مسيحيان نتوانستند آن جا را باز پس گيرند.
قلم از نوشتن جناياتي كه مسيحيان به مسلمانان روا كردند، شرم دارد. «روبرت» راهب مسيحي، درباره جنايات صليبيان در شهر«مارا»،كه خود به چشم ديده است، چنين مي نويسد:
سپاهيان ما درگذرها و ميدانها و پشت مابمها در گشت و حركت بودند و مانند شير ماده اي كه توله اش را ربوده اند، از قتل عام لذّت مي بردند. كودكان را پاره پاره مي كردند و جوان و پير را در يك رديف از دم شمشير مي گذرانيدند و هيچ كس را باقي نمي گذاشتند و براي اين كه به كار خويش شتاب دهند، چندين نفر را با يك ريسمان به دار مي آويختند. من از ديدن اين كارها در شگفت بودم كه اين جماعت با اين كه شمارشان بسي بيشتر
ـ1415ـ
است و بسياري از آنان مسلح اند، چرا بدون هيچ دفاعي، جان خود را در كف گذاشته، به قربانگاه حاضر مي شوند. سپاهيان ما هر چه را مي يافتند، بي درنگ مي ربودند، شكم مردگاه را مي دريدند و پول و جواهراتشان را از لباسهايشان بيرون مي آوردند. امان از حرص و طمع! در كوچه هاي شهر نهرهاي خون جاري بود و از چهار سو، لاشه هاي كشتگان روي هم انباشته و سربازان روي آنها مي گذشتند. سرانجام «بوآمون» تمام كساني را كه در صحن قصر گردآورده بود، احضار كرد و زنان و مردان پير و بيمار را از دم شمشير گذرانيد و ديگران را، كه جوان و توانمند بودند، براي فروش به بازار انطاكيه فرستاد. اين قتل عام در روز يكشنبه، دوازدهم دسامبر روي داد، ولي چون تمام آنان را نمي توانستند در يك روز بكشند، ناچار باقيمانده را روز دوم به قتل رسانيدند. اين كه اقوام شرقي، كه در آن زمان بسيار بافضيلت و شايسته بودند، درباره چنين دشمني چه در ذهن داشتند، تصورش چندان مشكل نيست، چنانكه مي بينيم تاريخ آنان پر است از تنفّري ژرف از صليبيان و درباره همينان است كه سعدي شيرازي مي گويد:« نشايد كه نامش نهند آدمي».
ـ1416ـ
در ضمن بدانيد كه تاريخ گواه است براين كه مسلمانان به هنگام فتح بيت المقدس هيچ گاه دست خويش به جنايت نيالودند و به ويژه با اسيران جنگي با مهرباني و مدارا رفتار مي كردند.
(بخش پاسخ به سؤالات )
ـ1417ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.